بچه های اشلو

راهی که بود راهی که هست

بچه های اشلو

راهی که بود راهی که هست

بایگانی

آخرین مطالب

برای منفجرکردن پلی به عمق مواضع دشمن رفته بودیم.بستن موادمنفجره تا اذان صبح طول کشید.
چندسربازعراقی روی پل بودندکه مجیدبه نماز ایستاد و شروع کردبلند نمازصبح خواندن.چندباربه پایش زدم،صدایش راکم نکرد.
بعدنمازگفت: نماز صبح را باید بلند خواند،چرامیترسید خدا گوشهای آنها را کر میکند!
هدیه به شهیدعبدالمجید آزادی خواهان صلوات
سردارشهید عبدالمجید آزادی خواهان
تولد:۱/۷/۱۳۴۱- فسا
شهادت: ۲۵/۱۲/۱۳۶۲- عملیات خیبر

قرارگاه فرهنگی پژوهشی بچه های اشلو

۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بی نام و نشان!

آرزو داشت بدنش با مولکول های هوا یکی شود و چیزی از او باقی نماند. شب عملیات والفجر ۱بود. غسل شهادت کرد، نماز شب خواند بعد تمام پلاک و نشانی ها را از خود جدا کرد و گفت: «به جایی می روم که به هیچ چیز نیاز ندارم، تنها خدا مرا بشناسد برایم کافی است.»
هدیه به شهید علیرضا کیهان پور صلوات- شهدای فارس

 سردارشهید علیرضا کیهان پور
تولد: 7/10/1338 – فسا
سمت: فرمانده گردان فجر، لشکر 33 المهدی(عج)
شهادت: 20/1/1362 – والفجر مقدماتی

قرارگاه فرهنگی پژوهشی بچه های اشلو


۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

تمام قامت!

عملیات والفجر بود. آتش دشمن حد و حساب نداشت. دشمن با تیربار و نارنجک جلو می آمد. همه به زمین چسبیده بودیم. چشمم به جلیل افتاد، راست قامت ایستاده بود و خط را بررسی میکرد. دیدم تیر هایی که از کنار دست، سر، حتی بین دو زانویش رد می شد ودیدم که نه می لرزید نه خم میشد.
هدیه به شهید جلیل اسلامی صلوات

سردار شهید جلیل اسلامی
تولد: 1340 - عشایر لبوحاجی
سمت: فرمانده گردان فجر- لشکر 33 المهدی(عج)
شهادت: 25/12/1363 - عملیات بدر
قرارگاه فرهنگی پژوهشی بچه های اشلو


۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

از یه آدم مؤمن خواستیم براش اسم انتخاب کنه.سه بارقرآن رابازکردوهرباربلندگفت یارسول الله.اسمش شدعبدالرسول.
عاشق امام بود.گفت: بعدازشهادت جای قلبم عکس امام رابگذارید!
اما فقط از آن قد رعنا یک پا برگشت. عکس امام راگذاشتیم جای قلبش.
هدیه به شهیدعبدالرسول محمدپورصلوات-

شهید عبدالرسول محمد پور
تولد: 9/6/1344 – روستای فدشکویه - فسا
سمت: جانشین حفاظت اطلاعات لشکر 33 المهدی(عج)
شهادت: 28/12/1366 - حلبچه، والفجر10
قرارگاه فرهنگی پژوهشی بچه های اشلو


۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


از صدا و سیما آمده بودند برای مصاحبه.حاج محمود مصاحبه نمی کرد اما وقتی حاج جعفر اسدی به ایشان دستور داد، حاج محمود اطاعت امر کرد.

بعد از طرح چند سوال در آخر مصاحبه گزارشگر از حاج محمود سوال کرد:اگر جنگ تمام شود شما چه میکنید؟

حاج محمود گفت:اگر ما در جنگ پیروز شویم و عراق را از دست بعثیون آزاد کنیم به سمت هدف اصلی خود میرویم،هدف ما آزادی قدس است و تا روزی که زنده باشیم به دنبال آزادی قدس شریف هستیم.

شهید حاج محمود ستوده

تولد : ۱۳۳۶ _ استان فارس ، شهرستان فسا

سمت : قائم مقام لشکر ۳۳ المهدی (عج)

شهادت : ۲۵/۱۲/۱۳۶۳_ عملیات بدر


برچسب‌ها: شهید حاج محمود ستوده, آزادی قدس

۱۴ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر


 

به اتفاق علی رضا از تهران بر می گشتیم. اتوبوس در یک رستوران بین راهی ایستاد. تا بچه ها دست و صورت را بشورند، سریع رفتم چند غذا سفارش دادم. غذا که آمد همه شروع کردند به خوردن جز علی رضا. دیدم به نقطه ای خیره شده، ظرف غذایش را برد و با احترام گذاشت جلو پیرزن تنهایی که هیچ کس دور و برش نبود، غذایی هم نداشت!
وقتی برگشت، با اخم گفتم: داداش من برای تو غذا گرفته بودم!
خندید و گفت: برای من بود، اما آن پیرزن تنها بود، کسی را نداشت.
هدیه به شهید علیرضا آبسالان صلوات

شهید علیرضا آبسالان
تولد:۴/۲/۱۳۴۱-

شهادت:۱۱/۱۳۶۵- شلمچه- کربلای۵

 

۱۴ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


با تعدادی از دوستانش از کردستان آمدند مرخصی. وارد خانه که شدند چون مدتها بود که علی را ندیدم رفتم تا او را در آغوش کشیده و ببوسم. نگذاشت. آرام در گوشم گفت: مادر، این دوستان من مدتهاست که مادر و خانواده خودشان را ندیده اند. اگر شما مرا ببوسی ممکن است دل تنگ مادرهایشان شوند!

۲-
عملیات خیبر بود علی هم راننده لودر. قرار بود لشکر در منطقه کوشک خاکریز بزند. آتش دشمن همه رابه عقب رانده بود. علی داشت به عقب می آمد که دید پای یکی از راننده ها زیر چرخ لودر گیر کرده. سریع به جلو برگشت تا پای او را آزاد کند که ترکشی به سینه اش نشست. خون از سینه اش فوران می زد، اما مرتب نام امام حسین را می برد و می گفت: حسین من آمدم!
هدیه به شهید علیجان الله یاری صلوات- شهدای فارس

شهید علی جان الله یاری
تولد:۱۳۴۲- روستای گاو کشک- کازرون- فارس
شهادت:23/12/1362

۱۴ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دیدم سر به سجده شکر دارد. علت را پرسیدم. گفت وقتی برای انفجار پل زیر آب بودم، چاشنی  را روی یک دقیقه گذاشتم، وقت بیرون آمدن دیدم بین سیم خاردارها گیر کرده ام،چشم بستم و گفتم یاصاحب زمان اگر ماندنم به صلاح اسلام و مسلمین است حفظم کن!

چشم که باز کردم دیدم به اندازه عبورم سیمها پاره شده است!

هدیه به شهیدمحمود یزدان جو صلوات

شهید محمود یزدان جو

تولد:۱۳۴۳- فسا

شهادت:۷/۵/۱۳۶۵- دریای خزر حین آموزش تخصصی غواصی



۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


باسلام خدمت همه ی دوستان عزیز

با عرض معذرت بابت وقفه ای که در کار مان ایجاد شد.

انشاالله که بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم.

التماس دعا

(عامو یاسین)

۰۷ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر